سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دوچرخه زندگی

غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود

غم مخور ایام هجران رو به
پایان میرود

این خماری از سر ما می گساران
میرود

پرده را از روی ماه خویش بالا
میزند

غمزه را سر میدهد غم از دل و
جان میرود

بلبل اندر شاخسار گل هویدا
میشود

زاغ با صد شرمساری از گلستان
میرود

محفل از نور رخ او نور افشان
میشود

هر چه غیر از ذکر یار از یاد
رندان میرود

ابرها از نور خورشید رخش
پنهان شوند

پرده از رخسار آن سرو خرامان
میرود


وعده دیدار نزدیک است یاران
مژده باد

روز وصلش میرسد ایام هجران
میرود


- دیوان امام خمینی

نویسنده: هومان ׀ تاریخ: شنبه 89/3/15 ׀ موضوع: دیدار، هجران، غم ׀ لینک این پست ׀ نظرات ( )

پاره تن پدر

پدر در آخرین لحظات عمر، دختر را فراخواند و دمی با او سخن گفت؛
    صدای پدر، دختر را اندوهگین کرد، گریان شد و اشک ریخت؛
        آنسان که دیگر پدر را نخواهد دید...

پدر ادامه داد،
    ناگاه، حال گریان و پریشان او دگرگون شد؛
دیگر اشک او از درد دوری نبود، از یک شوق و شَعَف بود،
    شوقی که در جانش شکوفا شده بود، شوق دیدار.
اشکهایش که جاری شد،
    غنچه لبخند را در چهره اش به بار آورد،
        لبخندی پر از راز، رازی بین پدر و دختر!

گویا که پدر وعده دیدار او را نزدیک خوانده بود:
    «تو اولین کسی هستی که از اهل بیتم به من می پیوندی»

آری... او پاره تن پدر بود و توان جدایی آندو نبود.

نویسنده: هومان ׀ تاریخ: پنج شنبه 89/2/9 ׀ موضوع: اشک، دوری، لبخند، دیدار ׀ لینک این پست ׀ نظرات ( )


© All Rights Reserved to 6hooman9.Parsiblog.com \ Theme by:
bahar-20 . com