سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دوچرخه زندگی

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم...

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
چو مومن آینه مومن یقین شد چرا با آینه ما روگردانیم
کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار، ما هم مردمانیم
غرضها تیره دارد دوستی را غرضها را چرا از دل نرانیم؟
گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده پرست و خصم جانیم؟
چو بعد مرگخواهی آشتی کرد همه  عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مُردم، آشتی کن که در تسلیم، ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن رُخم را بوسه ده، کاکنون همانیم
خمش کن مرده وار ای دل، ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم

نویسنده: هومان ׀ تاریخ: جمعه 88/12/21 ׀ موضوع: محبت، آشتی، صفا ׀ لینک این پست ׀ نظرات ( )

جان و خرد

ای تن و جان بنده او، بندِ شکر خنده او/ عقل و خرد خیره او، دل شکر خنده او
چیست مراد سرِ ما؟ ساغر مردافکن او/ چیست مراد دل ما؟ دولت پاینده او
چرخ معلق چه بود؟ کهنه ترین خیمه او/ رستم و حمزه که بود؟ کشته و افکنده او
هیچ نرفت و نرود از دل من صورت او/ هیچ نبود و نبود همسر و ماننده او
ملک جهان چیست که تا او به جهان فخر کند؟/ فخر، جهان راست که او هست خداونده او
ای خنک آن دل که تویی غصه و اندیشه او/ ای خنک آن ره که تویی باج ستاننده او
بس کن، اگر چه که سخن سهل نماید همه را/ در دو هزاران نبود یک کس داننده او

نویسنده: هومان ׀ تاریخ: جمعه 88/12/21 ׀ موضوع: دل و جان، عقل و خرد ׀ لینک این پست ׀ نظرات ( )


© All Rights Reserved to 6hooman9.Parsiblog.com \ Theme by:
bahar-20 . com